شماره ٧٩٥: اگر به پيرهن گل وگلاب باز آيد

اگر به پيرهن گل وگلاب باز آيد
اميد هست به جوي من آب باز آيد
شکسته پر وبالم درست خواهد شد
به آشيانه چو مرغ کباب باز آيد
رم از طبيعت آهوي چشم اگر برود
اميد هست که عمر از شتاب بازآيد
حضور رفته ز دوران مجوي هيهات است
که شبنم از سفر آفتاب باز آيد
دوبار اهل نظر را به آب نتوان راند
به چشم من کي از افسانه خواب باز آيد
چو ايستاد ز گردش کباب مي سوزد
چنان مکن که دل از اضطراب باز آيد
دلم ز آينه رويان به سينه برگرديد
به حسرتي که سکندر ز آب باز آيد
عنان آه توان باز زد ز لب صائب
اگر به روزن دود کباب باز آيد