شماره ٢٣٥: ساقي بزم اگر آن دلبر رعنا باشد

ساقي بزم اگر آن دلبر رعنا باشد
دور اول همه را نشأه دوبالا باشد
از هواي شب آدينه مجو صافدلي
درد مي در قدح آخر مينا باشد
دور ازان بزم شرابي به قدح مي ريزم
که کبابش همه از سينه عنقا باشد
داغ اين است که در سينه من پهن شده است
لاله آن نيست که در دامن صحرا باشد
داغ اغيار به صد کان نمک شور نشد
داغ ما نيست نمک خورده سودا باشد
چون کشم با لب او باده پنهان صائب
رشک بر چشم حباب است اگر وا باشد