شماره ٧٤٧: نه آن مرغم که گرد عالمم پرواز گرداند

نه آن مرغم که گرد عالمم پرواز گرداند
ورقهاي پر و بال مرا شهباز گرداند
نواي زهره و رقاصي گردون مکرر شد
چه خوش باشد که مطرب پرده اين ساز گرداند
محبت غيرتي در چاشني دارد که گر خواهد
به ناخن بيستون را سينه شهباز گرداند
زکافر نعمتي دل شکوه از داغ جنون دارد
تجلي بيستون را آسمان پرواز گرداند
سپندم، يک نواي آتشين در زير لب دارم
نيم بلبل که در هر ناله اي آواز گرداند
در آن گلشن که صائب نغمه پردازي کند، بلبل
زرگل را سپند شعله آواز گرداند