شماره ١٣٧: ترک ياران کرده اي اي بيوفا، يار اين کند؟

ترک ياران کرده اي اي بيوفا، يار اين کند؟
دل زپيمان برگرفتي، هيچ دلدار اين کند؟
ترک ما کردي و کردي دشمني با دوستان
شرم بادت زين عملها، يار با يار اين کند؟
جور تو با عاشق سرگشته امروزينه نيست
آزمودم عشق را صدبار، هر بار اين کند
طالب عشق رخ خوب تو بودم سالها
خود ندانستم که با من آخر کار اين کند
نرگست در عين بيماري کند قصد دلم
کس ندانم در جهان با هيچ بيمار اين کند