شماره ١١: از حريص افزون به قانع فيض احسان مي رسد

از حريص افزون به قانع فيض احسان مي رسد
روزي مور از شکرخند سليمان مي رسد
حاصل عالم بود از قانعان، کز کشتزار
هر چه از موران زياد آيد به دهقان مي رسد
بيد مي گردد پس از خشکي برومند از نبات
از سر منصور دار آخر به سامان مي رسد
حلقه درگاه اميدست چشم انتظار
بوي پيراهن به داد پير کنعان مي رسد
حسن را دارد سپند از چشم بدبينان نگاه
ناله بلبل به فرياد گلستان مي رسد
وصل مي خواهي، تلاش خاکساري کن که گرد
تا نفس را راست مي سازد به دامان مي رسد
تيره روزان خوب مي دانند صائب قدر هم
شام زلف آخر به فرياد غريبان مي رسد