تمامي سخن

اگر با عقل داري آشنايي
جدايي جوي ازين ياران، جدايي
ز خلق آن ماه چون انديشه ميکرد
شکيبايي و دوري پيشه ميکرد
برآشفت و پريشان کرد نامش
به دست قاصدي گفتا پيامش