شماره ٦٨٦: ناز کن، اي گل، که سرو بوستاني مي کشد

ناز کن، اي گل، که سرو بوستاني مي کشد
ناز تو بلبل به هر نوعي که داني مي کشد
ابجد سبزه همي خواند بنفشه طفل وار
پير گشته است و دلش سوي جواني مي کشد
لاله و نرگس قدح بر کف ز جا برخاستند
يکدگر هر يک شراب ارغواني مي کشد
نرگس از کف جام ننهد، گر چه از رنج خمار
سرفگنده مانده چندان ناتواني مي کشد
زندگاني آن کسي بر آب دارد بعد ازين
کاو به جام روشن آب زندگاني مي کشد
خسروا، در موسم گل همچو بلبل مست باش
خاصه چون بلبل نواي خسرواني مي کشد