شماره ٦٠١: آن کيست که از خدا نترسد؟

آن کيست که از خدا نترسد؟
وز شست يد قضا نترسد
فرعون چو ديد دست موسي
کور است که از عصا نترسد
آن را که چو مصطفي دليل است
در قافله از بلا نترسد
يوسف به دو کون مي فروشند
کو مرد که از بها نترسد
خورشيد که چتر دار شاه است
از سايه هر گدا نترسد
آتش همگي گل است و ريحان
آن را که جز از خدا نترسد
خسرو به طواف کوي جانان
گر سر برود، ز پا نترسد