شماره ٩٣: خوشا کسي که درين عالم خراب آباد

خوشا کسي که درين عالم خراب آباد
اساس ظلم فگند و بناي داد نهاد
بيا، بيا، که از آن رفتگان بياد آريم
که رفته اند و ازيشان کسي نيارد ياد
مکن اقامت و بنياد خانمان مفگن
که دست حادثه خواهد فگندش از بنياد
توانگري که در خير بر فقيران بست
دري ز عالم بالا بروي او نگشاد
کسي که يافت بر احوال زيردستان دست
بظلم اگر نستاند، خداش خير دهاد
صنوبرا، تو چه دل بسته اي بهر شاخي؟
چو سرو باش، که از بار دل شوي آزاد
چه خوش فتاد هلالي ببنده خانه عشق
برو غلامي اين خاندان مبارک باد!