در بيان آنکه مخلص مکسور اللام مادام که اخلاص را مضاف به خود مي بيند در عين اشراک است و المخلصون علي خطر عظيم اشارت بدين تواند بود و چون به فضل حق سبحانه خلاصي از خودش دست داد و آن اخلاص را مضاف به حق سبحانه مشاهده کرد مخلص باشد بفتح اللام بلکه مخلص باشد و هم مخلص مخلص مفتوح اللام به اعتبار اضافت فعل اخلاص به حق و مخلص مکسوراللام به اعتبار مظهريت خودش مر فعل حق را سبحانه و لهذا مخلصين در شأن انبيا عليهم السلام به روايتي کسر و فتح لام نازل شده است

مرد مخلص نگشته از خود پاک
باشد اخلاص او همه اشراک
نفسش از چرک شرک ناشده صاف
دارد اخلاص را به خويش مضاف
نيست پيش محقق آگاه
مخلصان را جز اين خطر در راه
چون رهاند حقش ز نفس دغل
کسر لامش شود به فتح بدل
بود مخلص کنون شود مخلص
دهدش مخلصي ز خود مخلص
بلکه چون خود ز نفس ناکس رست
کسر او فتح و فتح او کسر است
گر به اخلاص خود شود حاضر
بيند اخلاص حق ز خود ظاهر
مخلص آيد ولي به حق نه به خود
به حق آموزد اين سبق نه به خود
مخلص مخلصي که در قرآن
انبيا راست نازل اندر شان
در عبارت بود دو صيغه ولي
در حقيقت بود به يک معني