مناجات

اي خدا کمترين گداي توام
چشم بر خوان کبرياي توام
مي رسم بر در تو هر روزه
شي ء لله زنان به دريوزه
نفس و شيطان که خصم دين منند
چون سگان خفته در کمين منند
گر چنين خوار و بي کسم نگرند
پوست بر من چو پوستين بدرند
از بد اين سگان امانم ده
هر چه آنم به است آنم ده