تمثيل

به رهي تيز مي گذشت کسي
دامنش را گرفت بوالهوسي
که روان باش نام خويش بگوي
لقب باب و مام خويش بگوي
گفت روزي که زادم از مادر
نام من قلتبان نهاد پدر
نام خود گفتمت تو هم به قياس
نام آن هر دو را ازين بشناس
بسته خاطر به کار خويشتنم
بيش ازين نيست فرصت سخنم