داروي کاري

زن جلبي رفته و در همچو من
کرده سخنهاي پريشان رقم
مي روم و مي خرم و مي خورم
داروي کاري که براند شکم
پس ز پي جايزه اش بر دهن
ميريم و ميريم و ميريم