شماره ٧٤٤: از اصل چو حورزاد باشيم

از اصل چو حورزاد باشيم
شايد که هميشه شاد باشيم
ما داد طرب دهيم تا ما
در عشق اميرداد باشيم
چون عشق بنا نهاد ما را
داني که نکونهاد باشيم
در عشق توام گشاد ديده
چون عشق تو باگشاد باشيم
ما را چو مراد بي مرادي است
پس ما همه بر مراد باشيم
چون بنده بندگان عشقيم
کيخسرو و کيقباد باشيم
چون يوسف آن عزيز مصريم
هر چند که در مزاد باشيم
بر چهره يوسفي حجابي است
اندر پس پرده راد باشيم
خود باد حجاب را ربايد
ما منتظران باد باشيم
ما دل به صلاح دين سپرديم
تا در دل او به ياد باشيم