آن بلال صدق در بانگ نماز
            حي را هي همي خواند از نياز
         
        
            تا بگفتند اي پيمبر راست نيست
            اين خطا اکنون که آغاز بناست
         
        
            اي نبي و اي رسول کردگار
            يک مؤذن کو بود افصح بيار
         
        
            عيب باشد اول دين و صلاح
            لحن خواندن لفظ حي عل فلاح
         
        
            خشم پيغامبر بجوشيد و بگفت
            يک دو رمزي از عنايات نهفت
         
        
            کاي خسان نزد خدا هي بلال
            بهتر از صد حي و خي و قيل و قال
         
        
            وا مشورانيد تا من رازتان
            وا نگويم آخر و آغازتان
         
        
            گر نداري تو دم خوش در دعا
            رو دعا مي خواه ز اخوان صفا