شماره ٥٠: کنون که کشور خوبي بنام تست اي دوست

کنون که کشور خوبي بنام تست اي دوست
بيا که ديده روشن بنام تست اي دوست
سخن بگوي از آن پسته شکر افشان شو
که قوت طوطي روحم کلام تست اي دوست
مرا چه زهره که لاف از غلامي تو زنم
منم غلام کسي کو غلام تست اي دوست
کشند اهل سلامت بکوي صد آفت
کمين کرشمه که وقت سلام تست اي دوست
درون روضه سهي پا بگل فرومانده
ز دست قامت خرم خرام تست اي دوست
کند دلم بر پيکان تيرت استقبال
بصد نياز که پيک پيام تست اي دوست
ز دست حور ننوشد شراب کافوري
کسي که مست مدام از مدام تست اي دوست
روا مدار که دشمن بکام دل برسد
چو ملک عالم دلها بکام تست اي دوست
حسين از در ما چون نميرود گفتي
کجا رود که گرفتار دام تست اي دوست