شماره ٤٠: ما را نماند ميل شکر با دهان دوست

ما را نماند ميل شکر با دهان دوست
وقت سخن چو گشت شکرخا دهان دوست
سودائيان عارض خود را بيک نفس
از روي لطف کرد مدارا دهان دوست
گوئي مفرح از در و ياقوت ساخته است
از بهر دفع علت سودا دهان دوست
پاشد گه تکلم و پوشد گه سکوت
در ثمين و عقد گهر را دهان دوست
چون لاله داغ بر دل ياقوت مي نهد
با لعل پر ز لؤلؤ لالا دهان دوست
عمر دوباره کس به تمنا نديد و ما
هر لحظه ميکنيم تمنا دهان دوست
آنکو ز اهل ذوق سليم است کي کند
وصف نبات و ذکر شکر با دهان دوست
گفتيم شعر نازک و شيرين و آبدار
چون شد رديف شعر تر ما دهان دوست
شکر شود ز شرم حديث حسين آب
گر شکر لعل يار کند يا دهان دوست