شماره ٣٢: از خودي اي خدا نجاتم ده

از خودي اي خدا نجاتم ده
زين محيط بلا نجاتم ده
يکدم از من مرا رهائي بخش
از غم ما سوي نجاتم ده
دلم از وحشت جهان بگرفت
زين ديار فنا نجاتم ده
نفس اماره قصد من دارد
زين دم اژدها نجاتم ده
داد خاکسترم بباد هوس
از بلاي هوا نجاتم ده
صحبت عامه سوخت جانم را
ز آتش بي ضيا نجاتم ده
خلقي افتاده در پي جانم
زين ددان دغا نجاتم ده
جهل بگرفته سربسر عالم
زين جنود عما نجاتم ده
نتوانم ز راستي دم زد
زين کجان دغا نجاتم ده
غرقه در بحر غم شدم چون (فيض)
ميزنم دست و پا نجاتم ده