شماره ٢٠: چو مه روي نيکو برآراستي

چو مه روي نيکو برآراستي
سيه زلف مشکين بپيراستي
خرامان چو کبک دري از وثاق
برون آمدي بر زده آستي
چو آراسته روي نيکوي خويش
همه مجلس شه بياراستي
رسيدي به کام دل خويشتن
که چون سرو از جاي برخاستي
بياراستي چون چمن بزم را
اگر خدمت شاه را خواستي
جهاندار مسعود کز راي او
پديدار شد ملک را راستي