فرامش گشت رسم شادماني

بر آن افراخته کوهم که گويي
مرا فرمود گردون ديده باني
شدي بي غم ز ظل و خط مقياس
اگر جايي چنين ديدي بياني
همانا باز نشناسي چو بيني
مرا روزي ز زاري و نواني
کماني گشته قد من ز سروي
زريري گشته چهر ارغواني
زده را هم قضا و اوفتاده
زيان مالي و جاهي و ناني
ز بيم لشگر پيري به زندان
منقص گشته بر من زندگاني
اگر پيري بماندي جاودانه
چه انده بودي از هجر جواني
کم آيد حاصل رنجم تو گويي
ثوالث ضرب کردم در ثواني
چرا بيکار خوانم خويشتن را
که دارم بر بلاها قهرماني
گرم فاني نگشتي گوهر اشک
يکي گنجي شدستي شايگاني
مرا اينجا ز بس انده که خوردم
فرامش گشت رسم شادماني
غم آمد سود من بر مايه عمر
که کردست اين چنين بازارگاني
گرم شد اين جهاني عمرضايع
نشد ضايع ثواب آن جهاني
تو اي از هر بدي چون جان منزه
بکن نيکي به هر کس تا تواني
نهاد نيک و بد داني که دانم
نهاد بيش و کم دانم که داني
ندارد سود درمان زميني
کرا دريافت درد آسماني
مرا زين حادثه بس هول نبود
که در دل بود ازين عالم گماني
همي ديدم که کيوان روي دادست
به طالع بيش ازين باشد نشاني
درآمد بازگشت و اندر آمد
چه خواهي کرد اين بار از زباني
چرا نالم چرا باشم هراسان
ز محنت چون ز دزدان کارواني
سزد گر فخر جويم آشکارا
بر آن کو مفخرت جويد نهاني
منم کاندر عجم و اندر عرب کس
نبيند چون من از چيره زباني
گر افتد مشکلي در نظم و در نثر
ز من خواهد زمانه ترجماني
بدين هر دو زبان در هر دو ميدان
به گردونم رسيده کامراني
سجود آرد به پيش خاطر من
روان رودکي و ابن هاني
معاذالله مرا چه افتاد زنهار
نبايد کاين به طيبت بربخواني
چنانم کرد محنت کانچه گويم
نمي دانم من از تيره رواني
چنان دارم اميد از لطف يزدان
که زايل گردد از من ناتواني
بيابم همت خويش ار به يکبار
نخواند بخت بر من لن تراني
برون آيم ز بند و حبس روزي
چو در بحري و چون زرکاني
چو پيش آيم مرا خوشتر نوازي
چو بنشينم مرا بهتر نشاني
تو فرشي گستري تازه ز حرمت
چو بنوشتم بساط سوزياني
چنين باشد چو دانستي که از من
نباشد جز به آمد شد گراني
نبودم جز چنين الحمدالله
به حق حرمت سبع المثاني
منش دارم که گر گردد مجسم
تو در بالاي او خيره بماني
من از شادي روي فرخ تو
کنم چو لاله روي زعفراني
تو اندر دولتي افزون زبوده
به گيتي بيش ازين مانده بماني
شود قدرت چو گردون از بلندي
برد امرت چو جيحون از رواني
مروت کرده باشي گر بزودي
جواب اين به نزد من رساني
برين خوانم ز يزدان استعانت
فان الله اکرم مستعاني