بهار نو

ملک نو و شاه نو نوروز و بهار نو
هر ساعتي از دولت پيدا شده کار نو
آسوده جهانداري در سايه عيش خوش
پوشيده شهنشاهي از ملک و شعار نو
اي بر تو ثنا کرده تاج زر و تخت زر
پيدا شده در گيتي کار نو و بار نو
لشکر همه او نعمت چشم پرودست پر
و اقبال تو از دولت با دستگزار نو
تا بخت تو شاهي را پيدا شده نو عهدي
با جاه تو دولت را افتاده قرار نو
در باغ شرف رسته از ملک تو شاخ نو
چيده کف اقبالت از نصرت بار نو
رسم است به بار شه خاصه به چنين ملکي
از سعد فلک را هست پيوسته نثار نو
از دولت يار نو آمد به سراي نو
بستان قدح باده بر شادي يار نو
اي شاه جهان آمد با تهنيت ملکت
فرخنده بهار نو با نقش و نگار نو
از ملک و بهار نو گيتي همه خرم شد
خرم زي و رامش کن بر ملک و بهار نو