مدح و شکران

چه خدمت کرد شاها بنده تو
که با توست اين چنين اعزاز و اکرام
وليکن خسروا تو آفتابي
که هست اين گيتي از تو گشته پدرام
تو دريايي و از دريا همه کس
لالي و درر يابد به اقسام
تويي بارنده ابر و ابر دايم
ببارد يکسره بر خاص و بر عام
چه دانم گفت شاها من ز شکرت
کنم شکرت به طاقت تا سرانجام
خداوند جهان پاداش بدهد
تو را اي شه بدين انعام و اکرام
ببند شکر پاي بنده بستي
به منت بنده را کردي تو احکام
هميشه يار بادت چرخ گردون
نگهدار تو باد اي شاه قسام