اي جواني تو را کجا جويم

اي جواني تو را کجا جويم
با که گويم غم تو گر گويم
ياسمين تو تا سمن گشته ست
سمن و ياسمين نمي بويم
نزد خوبان سياه روي شوم
تا ز پيري سپيد شد مويم
موي و رويم سپيد گشت و سياه
روي شد موي و موي شد رويم
نشود پاک رنگ هر دو همي
گر چه هر دو به خون همي شويم
گر مرا شهريار شهر گشاي
بند کرده ست بنده اويم
مجلس او چرا نمي سپرم
گر ز باغ هنر همي رويم
گاه تازه چو لاله بر چمنم
گاه يازان چو سرو بر جويم
ياربم عفو او تو روزي کن
کز جهان عفو او همي جويم