در ده روشن رحيق

اي صنم ماهروي در ده روشن رحيق
چون لب معشوق لعل چون دل عاشق رقيق
بشنو و نيکو شنو نغمه خنياگران
به پهلواني سماع به خسرواني طريق
کرده به کف لاله زار ز بهر بزم فلک
چندين جام بلور چندين کاس عقيق
نشسته شد شيرزاد به دولت و بخت شاد
به قدر چرخ بلند به طبع بحر عميق
با همه اقبال جفت با همه تأييد يار
حشمت باقي عديل دولت عالي رفيق