مدح ثقة الملک طاهر

ثقة الملک تا به صدر نشست
دهر پيشش ميان به طوع ببست
تا همايون دوات پيش نهاد
الفش را فلک به تا پيوست
درد دشمن شدست و داروي دوست
تاش بسپرد آن مبارک دست
بنگر اکنون به تازگي عجبا
کاندر آن لفظ درد و دارويست