شماره ٥٦٨: خانه دوري دل از همه پرداخته ام

خانه دوري دل از همه پرداخته ام
واندران بهر تو وحدتکده اي ساخته ام
زير اين سقف مقرنس به ازين جائي نيست
که من تنگ دل از بهر تو پرداخته ام
هست ديگ طربم ز آتش بي دود به جوش
تا سر از همدميت شعله وش افراخته ام
کس نينداخته در ساحت اين تنگ فضا
طرح صرحي که من از بهر تو انداخته ام
محتشم نزد خرد تنگ فضائيست جهان
کز قناعت من دلتنگ به دان ساخته ام