شماره ٤١٤: پرده ما ميدري کائين زيبائيست اين

پرده ما ميدري کائين زيبائيست اين
عالمي را ساختي رسوا چه رسوائي است اين
جلوه کردي با قد رعنا و کشتي خلق را
اي جهاني کشته قدت چه رعنائي است اين
وضع بدمستانه ات زد مجلس ياران بهم
رسم ياري يا طريق مجلس آرائيست اين
هرکه در راهي به عزت کشته اي را ديد و گفت
صيد ناوک خورده آن ترک يغمائي است اين
هرکجا بوي مي آمد رفتي آنجا همچو باد
باده پيمائي نگويم باد پيمائي است اين
جيب چندين تهمت آلوده است حالا از تو چاک
گر بداني موجب صد دامن آلائيست اين
دي شنيد از محتشم هرچند تلخ آن نوش لب
گفت از بي طاقتي و ناشکيبائي است اين