شماره ٣٤٢: اي قدت همچو نيشکر نازک

اي قدت همچو نيشکر نازک
تنت از پاي تا به سر نازک
همچو عضو تو سر و قد زيبا
همه جاي تو سيم بر نازک
از زمين ارم به آب حيات
ندهد چون قدت شجر نازک
بي خبر زد کرشمه ات رگ جان
بودش از بس که بيشتر نازک
هست از روي نازک اندامان
کف پاي تو بيشتر نازک
بسته خوش طاقهاي ابرويت
دست قدرت به يکديگر نازک
جان مجنون گداختي ليلي
گر بدي خويش آن قدر نازک
دارد آزار بس که افتاده
کوه سيمش گران کمر نازک
محتشم نيست در بني آدم
خوي چون خوي آن پسر نازک