الحکاية والتمثيل

بوعلي طوسي امام قال و حال
کرده است از مير کاريز اين سؤال
کز حق آمد راه سوي بنده باز
يا ز بنده سوي حق بر گوي راز
گفت ره نه زين بدان نه زان بدين
ليک راه از حق بحق ميدان يقين
نيست غير او که دارد غير دوست
گر حقيقت اوست ره زو هم بدوست
نيست غير او و غيري چون بود
راه رو زو هم بدو موزون بود