شماره ١٦٠: چراغ طور نسوزد اگر کليم شوم

چراغ طور نسوزد اگر کليم شوم
شکفتگي نکند گل اگر نسيم شوم
بس است جوهر ذاتي مرا، نه آن گهرم
که گر صدف برود از سرم يتيم شوم
دم مسيح درين گلستان گرانجان است
به اعتماد کدام آبرو نسيم شوم؟
فلک مراد کريمان نمي دهد صائب
به مصلحت دو سه روزي مگر لئيم شوم