شماره ١١٩: در مهر ماه زهدم و دينم خراب شد

در مهر ماه زهدم و دينم خراب شد
ايمان و کفر من همه رود و شراب شد
زهدم منافقي شد و دينم مشعبدي
تحقيقها نمايش و آبم سراب شد
ايمان و کفر چون مي و آب زلال بود
مي آب گشت و آب مي صرف ناب شد
دوش از پياله اي که ثرياش بنده بود
صافي مي درو چو سهيل و شراب شد