طريق نيست سفارش به آسمان کردن
            که سايه بر سر سکان ربع مسکون دار
         
        
            نه عادت است به خورشيد دردسر بردن
            که رحمتي کن و بر خاک عين لطف گمار
         
        
            و يا به ابر گهربار درفشان گفتن
            که بر بنات نبات از طريق لطف ببار
         
        
            وگر نداشته بودي هزار پي عرضه
            رهي به حضرت خورشيد آسمان مقدار
         
        
            که بنده را ز عزيزان خويش طايفه اي
            به بارگاه سعادت گزيده اند خوار
         
        
            تو آفتابي و ايشان چو ذره در نظرت
            ز حالشان نظر تربيت دريغ مدار