شماره ١٨١: باد آمد و بوي عنبر آورد

باد آمد و بوي عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد
شاخ گل از اضطراب بلبل
با آن همه خار سر درآورد
تا پاي مبارکش ببوسم
قاصد که پيام دلبر آورد
ما نامه بدو سپرده بوديم
او نافه مشک اذفر آورد
هرگز نشنيده ام که بادي
بوي گلي از تو خوشتر آورد
کس مثل تو خوبروي فرزند
نشنيد که هيچ مادر آورد
بيچاره کسي که در فراقت
روزي به نماز ديگر آورد
سعدي دل روشنت صدف وار
هر قطره که خورد گوهر آورد
شيريني دختران طبعت
شور از متميزان برآورد
شايد که کند به زنده در گور
در عهد تو هر که دختر آورد