در مدح خاموشي

خاقاني ار زبان ز سخن بست حق اوست
چند از زبان نيافته سودي زيان کشد
گو محرمان بخرده کفن بر کتف کشند
او بر در خداي کفن بر روان کشد
ناي است بي زبان به لبش جان فرو دمند
بر بط زبان و رست عذاب از جهان کشد