آزرده رفت مانا تاج الزمان ز ما
            زيرا که وقت رفتن رفتم نگفت نيز
         
        
            اسراف از او طمع نتوان داشت شرط نيست
            لفظش درست و مرد حکيمست و در عزيز
         
        
        
            روزم از روز بهتر است اکنون
            از مراعات شمس دين فيروز
         
        
            جاودان از فلک خطابش اين
            کي بر اعدا و اوليا پيروز
         
        
        
            چهار چيز همي خواهم از خداي ترا
            بگويم ار تو بگويي که آن چهار چه چيز
         
        
            به پات اندر خار و به دستت اندر مار
            به ريشت اندر هار و به سبلت اندر تيز