خدايگانا مهمان بنده بودستند
            تني دو دوش به سيکي و نقل و رود و شراب
         
        
            به طبع خرم و خندان شراب نوشيدند
            که بر خماهن گردون فروغ او سيماب
         
        
            نه در مزاج کسي گرميي بد از سيکي
            نه در دماغ کسي غلبه کرد قوت خواب
         
        
            شرابشان نرسيده است و بنده درمانده
            خدايگانا تدبير بنده کن به شراب