دل راه صلاح برنمي گيرد
            کردم همه حيله درنمي گيرد
         
        
            معشوقه دگر گرفت و ديگر شد
            دل هرچه کند دگر نمي گيرد
         
        
            الحق نه دروغ راست بايد گفت
            معذور بود اگر نمي گيرد
         
        
            من تخته عاشقي ز سر گيرم
            هرچند که او ز سر نمي گيرد
         
        
            دادم دو جهان به باد در عشقش
            ما را به دو حبه برنمي گيرد