1658 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.

ديوان عراقي

  • ما تشنه و آب زندگاني
    در جوي تو رايگان، تو داني
  • روي جانان به چشم جان ديدن
    خوش بود، خاصه رايگان ديدن
  • ديوان فرخي سيستاني

  • درخانه هاي ما ز عطاهاي کف او
    زر عزيز خوارتر از خاک رايگان
  • گفتم ز بهر بوسه جهاني دگر مخواه
    گفتابهشت را نتوان يافت رايگان
  • ديوان قاآني

  • ليک چون هموار در مدح تو مي راند سخن
    روزگارش هر دو عالم رايگان مي آورد
  • بهاي خاک رهت گر دهند هر دو جهان
    به خاکپاي تو کس باز رايگان بينم
  • کوبکو تازان که گردد با نگاري همنشين
    در بدر يازان که گردد با ظريفي رايگان
  • ياقوت تو که قوت عقلست و قوت جان
    آيد چو در حديث گهر رايگان شود
  • ديوان مسعود سعد سلمان

  • شادي و سلامتي و رادي
    با تو همه ساله رايگان باد
  • همچو در دو ديده هست فراخ
    مر مرا در رايگان قلم
  • در طعن چو نيزه ام که پيوسته
    چون نيزه ميان به رايگان بندم
  • چو گوهرم بازگير ز بهر تاج هنر
    چو زر بدين و بدان مرا مده رايگان
  • اين حق بگو چگونه توانم گزاردن
    کاين خدمتم کنند هميدون به رايگان
  • هر جاي مرا به جاي جان باشي تو
    اي دوست به جان نه رايگان باشي تو
  • ديوان فيض کاشاني

  • گر طاعتم سزا نبود رايگان ببخش
    کالا و ريش صاحب کالا غريب نيست
  • در طلب خون دل بسي خوردم
    نتوان يافت رايگان ره حق
  • شدم تا بر در ميخانه عشق
    که مسکينم مرا مي رايگان ده
  • ديوان اشعار منصور حلاج

  • دمبدم از گنج طبع و درج چشم
    لعل و گوهر رايگان خواهم فشاند
  • مال و سر افشان بپاي فقر و جان ايثار کن
    کين متاع نازنين نايد بدستت رايگان
  • مثنوي معنوي

  • هر حوايج را که بودش آن زمان
    راست کردي مرد شهري رايگان
  • اي بداده رايگان صد چشم و گوش
    بي ز رشوت بخش کرده عقل و هوش
  • بي شبان دانسته اند آن ظبي را
    رايگان دانسته اند آن سبي را
  • گفت آري خوش عمل کردي بدان
    تا بگويم پند ثالث رايگان
  • سوي تو ماهست و سوي خلق ابر
    تا نبيند رايگان روي تو گبر
  • چون فرود آيي ببيني رايگان
    يک جهان پر گل رخان و دايگان