2229 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.

اسرار و رموز اقبال لاهوري

  • ساده و دوشيزه افکارش هنوز
    چون گهر پاکيزه گفتارش هنوز
  • ديوان خاقاني

  • اي دل آن زنار نگسستي هنوز
    رشته پندار نگسستي هنوز
  • ديوان سنايي

  • بر چرخ نهاده پاي بستيم هنوز
    قارون شدگان تنگدستيم هنوز
  • حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • دست يازيست قالت تو هنوز
    پاي داميست حالت تو هنوز
  • مکتب شرع رانديده هنوز
    به در عقل نارسيده هنوز
  • ويس و رامين

  • هنوز اين پيکر وارون بپايست
    هنوز اين موبد جادو بجايست
  • مخزن الاسرار نظامي

  • سرخ گلي غنچه مثالم هنوز
    منتظر باد شمالم هنوز
  • بر نشکستند هنوز اين رباط
    در ننوشتند هنوز اين بساط
  • ديوان وحشي بافقي

  • گوره خر هست آرميده هنوز
    شير و غريدنش نديده هنوز
  • هفت اورنگ جامي

  • لب ز دعا سير نگشته هنوز
    وقت تضرع نگذشته هنوز
  • ديوان عرفي شيرازي

  • من که زآغاز وجودم هنوز
    نيمه گشا نامه بودم هنوز
  • اسرار و رموز اقبال لاهوري

  • رم نديده انجم از تابم هنوز
    هست نا آشفته سيمابم هنوز
  • مهر و مه روشن ز تاب ما هنوز
    برقها دارد سحاب ما هنوز
  • نو دميد سبزه ي خاکش هنوز
    سرد خون اندر رگ تاکش هنوز
  • تنگ ميدان هستي خامش هنوز
    فکر او زير لب بامش هنوز
  • تار ما از زخمه اش لرزان هنوز
    تازه از تکبير او ايمان هنوز
  • پا نبرده از عدم بيرون هنوز
    از سواد کيف و کم بيرون هنوز
  • پيام مشرق اقبال لاهوري

  • من به آغوش صدف تابم هنوز
    در ضمير بحر نايابم هنوز
  • جاويد نامه اقبال لاهوري

  • عالمي در سينه ي ما گم هنوز
    عالمي در انتظار قم هنوز
  • خالي از مي شيشه ي تاکش هنوز
    آرزو نارسته از خاکش هنوز
  • غرق اندر رزم خير و شر هنوز
    صد پيمبر ديده و کافر هنوز
  • ارمغان حجاز اقبال لاهوري

  • هنوز اين چرخ نيلي کج خرام است
    هنوز اين کاروان دور از مقام است
  • هنوز اين خاک داراي شرر هست
    هنوز اين سينه را آه سحر هست
  • ديوان امير خسرو

  • هنوز مستم ازان مي که روزيم دادي
    هنوز در دل من آن خمار ديرينه ست
  • در فراقش رود خون از ديده مي بارم هنوز
    وان زدلگرمي نگويد ترک آزارم هنوز
  • دل ز تن بردي و در جاني هنوز
    دردها دادي و درماني هنوز
  • بر جمالت همچنان من عاشق زارم هنوز
    ناله اي کز سوز عشقت داشتم دارم هنوز
  • ديوان اوحدي مراغي

  • کام دلم نشد ز دهانت روا هنوز
    و آن درد را که بود نکردم دوا هنوز
  • تو برفتي و دلم قيد هواي تو هنوز
    هوس ديده به خاک کف پاي تو هنوز
  • ديوان انوري

  • هنوز مدت يک هجر نارسيده به پاي
    هنوز وعده يک وصل نارسيده به سر
  • هنوز ماه ز تاييد تو همي تابد
    هنوز ابر ز انعام تو همي بارد
  • آن دل که تو ديده اي فکارست هنوز
    وز عشق تو با ناله زارست هنوز
  • وان آتش دل بر سر کارست هنوز
    وان آب دو ديده برقرارست هنوز
  • ديوان بيدل دهلوي

  • بي پرده است و نيست عيان راز من هنوز
    از خاک ميدمد چو گلم پيرهن هنوز
  • خار خارت کشت و پيش حرص بيکاري هنوز
    در تردد ناخنت فرسود و سرخاري هنوز
  • خون شد دل و زاشک اثر ميکشد هنوز
    ساز آب گشت و نغمه تر ميکشد هنوز
  • رنگ طاقت سوخت اما وحشت آغازم هنوز
    چشم بر خاکستر بالست پروازم هنوز
  • ديوان پروين اعتصامي

  • هنوز آن ساعت فرخنده دور است
    هنوز اين لانه بي بانگ سرور است
  • هنوز روح تو ز الايش بدن پاکست
    هنوز قلب تو را نيت تباهي نيست
  • هنوز بي خبرند از اساس نشو و نما
    هنوز شيفته اين بنا و بنيانند
  • ديوان حافظ

  • برنيامد از تمناي لبت کامم هنوز
    بر اميد جام لعلت دردي آشامم هنوز
  • ديوان خاقاني

  • سال عمرش دو ده نبوده هنوز
    دور نه چرخ نازموده هنوز
  • آن کعبه دل گرفته رنگ است هنوز
    با ماش به پاي پيل جنگ است هنوز
  • ديوان خواجوي کرماني

  • در جهان قصه حسن تو نشد فاش هنوز
    تو دل خلق جهان صيد کني باش هنوز
  • برگ نسرين ترا بي خار مي يابم هنوز
    باغ رخسارت پر از گلنار مي يابم هنوز
  • ديوان رهي معيري

  • رفت و نرفته نکهت گيسوي او هنوز
    غرق گل است بسترم از بوي او هنوز
  • مردم از درد و نميآئي ببالينم هنوز
    مرگ خود مي بينم و رويت نمي بينم هنوز
  • هنوز آن تيغ دشمن سوز داري
    هنوز آن ناوک دلدوز داري
  • ديوان سعدي

  • گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
    ور چه براند هنوز روي اميد از قفاست
  • هنوز با همه بدعهديت دعاگويم
    هنوز با همه بي مهريت طلبکارم
  • مواعظ سعدي

  • هنوز روي سلامت به کشورست وعيد
    هنوز پشت سعادت به مسندست سعاد
  • ديوان سلمان ساوجي

  • لب نباتي سوسن هنوز شيرين است
    هنوز در دل غنچه خيال بستان است
  • هنوز با تو کنون مي خورد فلک سوگند
    هنوز با تو کنون مي کند جهان ميثاق
  • از بوي تو هنوز نسيم است با صبا
    وز روي تو هنوز نشاني است در قمر
  • کارها دارد دل من با لب جانان هنوز
    دور حسنش راست اکنون اول دوران هنوز
  • ديوان سنايي

  • هنوز از نهالت نرسته ست گل
    هنوز از درختت نپختست بر
  • اي گلبن نابسوده او باش هنوز
    وي رنگ تو ناميخته نقاش هنوز
  • بوي تو نکردست صبا فاش هنوز
    تا بر تو وزد باد صبا باش هنوز
  • آسيمه سران بي نواييم هنوز
    با شهوتها و با هواييم هنوز
  • زين هر دو پي هم بگراييم هنوز
    از دوست بدين سبب جداييم هنوز
  • صوفي شده باده صافيم هنوز
    دوري در ده که نيم مستيم هنوز
  • حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • تو نه اي بر اجل دلير هنوز
    گور گور است و شير شير هنوز
  • ديوان سيف فرغاني

  • دلبرا من از شراب عشق مخمورم هنوز
    چون بوصلم وعده دادي از چه مهجورم هنوز
  • ديوان شاه نعمت الله ولي

  • با ريش سفيد مير رعناست هنوز
    واندر طلب دلبر زيباست هنوز
  • گزيده غزليات شهريار

  • فرخا از تو دلم ساخته با ياد هنوز
    خبر از کوي تو مي آوردم باد هنوز
  • ديوان صائب

  • هنوز مي چکد از چهره تو آب حيات
    هنوز سرو قدت در هواي خويشتن است
  • هنوز گردش چشم تر است دور بجا
    هنوز گوش تو مست نواي خويشتن است
  • هنوز آن صف مژگان ز هم نپاشيده است
    هنوز چشم تو محو لقاي خويشتن است
  • هنوز مرکز حسن است خال مشکينت
    هنوز زلف تو زنجير پاي خويشتن است
  • هنوز لطف بجا صرف مي شود بيجا
    هنوز رنجش بيجا به جاي خويشتن است
  • عشقم هنوز جاي به گلخن نداده است
    برقم هنوز بوسه به خرمن نداده است
  • هنوز نرگس او مستي ازل دارد
    هنوز ملک دل از غمزه اش خلل دارد
  • هنوز گل ز رخش دسته مي توان بستن
    هنوز سبزه خطش چريدني دارد
  • هنوز سيب ذقن رنگ را نباخته است
    هنوز ميوه اين باغ چيدني دارد
  • هنوز نرگس فتان او جنون فرماست
    هنوز کوچه زلفش دويدني دارد
  • شعله اي در مغز هست ازآتش سودا هنوز
    مي تراود بوي مي از پنبه مينا هنوز
  • با قيامت قامتش همدوش مي گردد هنوز
    از خرامش بوي گل مدهوش مي گردد هنوز
  • چشم حيران را حجابش دام مي داند هنوز
    عاشق ناکام را خود کام مي داند هنوز
  • بي صفا از خط نگرديده است رخسارش هنوز
    مي توان صد رنگ گلچيدن زگلزارش هنوز
  • رخنه در دل مي کند مژگان قتالش هنوز
    مي کشد آب ازجگرها دانه خالش هنوز
  • خط برآورد وترو تازه است بستانش هنوز
    مي چکد خون بهارازخارمژگانش هنوز
  • درتن خود يک هدف واراستخوان دارم هنوز
    نسبت دوري به آن ابروکمان دارم هنوز
  • غوطه خوردم درشراب ناب و مخمورم هنوز
    گم شدم درچشمه خورشيد وبي نورم هنوز
  • خاک من بربادرفت ودردي آشامم هنوز
    توتيا شد جام ومي باقي است درجامم هنوز
  • از سرشک گرم زرين است مژگانم هنوز
    مي چکد آتش چو شمع از رشته جانم هنوز
  • مي دهد يادي ز چشمش نرگس پر فن هنوز
    زان چراغ کشته دودي هست درروزن هنوز
  • دشت بيرون نامده است از ماتم مجنون هنوز
    داغها از لاله دارد سينه هامون هنوز
  • مي رود با قامت خم در پي دنيي هنوز
    با چنين محراب، داري پشت برعقبي هنوز
  • ريخت دندانهاو در فکر لب ناني هنوز
    مهره بازيچه گردون گرداني هنوز
  • از جبينش عرق شرم روان است هنوز
    چشم اميد به رويش نگران است هنوز
  • لاله داغ است ازان عارض گلفام هنوز
    سرو را قامت او مي دهد اندام هنوز
  • نبرده خط ز عذار تو آب و تاب هنوز
    بر آتش تو جگرها شود کباب هنوز
  • چه شد که يار خط آورد با صفاست هنوز
    فروغ صبح بنا گوش دلگشاست هنوز
  • بالا نکرده ساعد او راحيا هنوز
    بيعت نکرده است به دستش حنا هنوز
  • از کاوکاو آن مژه ام بيخبر هنوز
    نگرفته خون من به زبان نيشتر هنوز
  • از خود برون نيامده ديوانه ام هنوز
    مشغول خاکبازي طفلانه ام هنوز
  • هنوز شيوه چين جبين نمي داند
    هنوز نو خط جوهر نگشته شمشيرش
  • چيخارتدي خط و منم زلف مبتلاسي هنوز
    دوگون ساقالدي و باشيمده دور قراسي هنوز
  • سرو از قد تو کسب رعونت کند هنوز
    خورشيد از عذار تو حيرت کند هنوز
  • ديوان عبيد زاکاني

  • با ما نکرد آن بت سرکش وفا هنوز
    آخر نشد ميانه ما ماجري هنوز