نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
1221 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.
هفت اورنگ جامي
باران
کرم نثارشان باد
سرسبز کن مزارشان باد
هوس ابريست ز
باران
خالي
سايه اش مايه بي اقباليست
دل تو مزرعه تخم وفاست
نم آن مزرعه
باران
حياست
آنچه مرا زابر نوالت رسيد
سبزه ز
باران
بهاري نديد
بشستندش ز ديده اشکباران
چو برگ گل ز
باران
بهاران
ديوان عرفي شيرازي
وقتست که
باران
بگلستان ريزد
گلهاي نشاط در گريبان ريزد
ديوان خواجوي کرماني
ترا بر اشک چون
باران
من گر خنده مي آيد
عجب نبود که در بستان بخندد غنچه از
باران
ديوان صائب
گر چه در ابر سفيد اميد
باران
کمترست
فيض مي بارد ز سيما همچو
باران
صبح را
ديوان فرخي سيستاني
ور سموم خشم تو برابر و
باران
در فتد
از تف آن ابر آتش گردد و
باران
شرار
ديوان محتشم کاشاني
نيست
باران
بر زمين از آسمان
باران
که هست
ز انفعال ابر دستش در عرق ريزي غمام
کليله و دمنه
باران
دو صد ساله فرو ننشاند
اين گرد بلا را که تو انگيخته اي
ديوان ابوسعيد ابوالخير
ما تشنه لبان وادي حرمانيم
بر کشت اميد ما بده
باران
را
از نخل ترش بار چو
باران
ميريخت
وز صفحه رخ گل بگريبان ميريخت
از بهر لب تشنه طفلان نبات
از سينه ابر شير
باران
بفرست
اي باد ! به خاک مصطفايت سوگند
باران
! به علي مرتضايت سوگند
دارم گنهان ز قطره
باران
بيش
از شرم گنه فگنده ام سر در پيش
هيچ صورتگر بصد سال از بدايع وزنگار
آن نداند کرد و نتواند که يک
باران
کند
اسرار و رموز اقبال لاهوري
ابر آذار است و من بستان او
تاک من نمناک از
باران
او
گبر
باران
ديده و عيار بود
حيله جو و پر فن و مکار بود
خاست آن سر جلوه ي خير الامم
چون سحاب قبله بر
باران
در قدم
همچو جو سرمايه از
باران
مخواه
بيکران شو در جهان پايان مخواه
کشت خود از دست خود ويران مکن
از سحابش گديه ي
باران
مکن
پيام مشرق اقبال لاهوري
«يکي قطره
باران
ز ابري چکيد
خجل شد چو پهناي دريا بديد
جاويد نامه اقبال لاهوري
حلقه حلقه چون پر تيهو غمام
ترسم از
باران
که دوريم از مقام
ديوان امير خسرو
همي کارد به کويش تخم جان خلق
که مي بارد از آن
باران
دلها
صفحه قبل
1
...
3
4
5
6
7
...
49
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن