نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان فيض کاشاني
آنکه سفر چو ميکنم
حافظ
اهل منزلست
باز مرا
در
آن سفر همدم انس و جان توئي
ديوان شمس
ز مشرقست و ز خورشيد نور عالم را
ز آدمست
در
و نسل و
بچه
حوا را
ديوان وحشي بافقي
خفته
در
وي فارغ از آسيب و ايمن از گزند
شير و آهو باز و تيهو
بچه
گنجشک و مار
خسرو نامه عطار
بروح عيسي خورشيد آسا
بايمان وفاداران
ترسا
ديوان ناصر خسرو
خود نشنود
ترسا
چنين
گفتاري از پيغمبرش
ديوان وحشي بافقي
داماد کشيش ديرمينا
ناقوس نواز کنج
ترسا
ديوان فرخي سيستاني
دل
ترسا
همي داند کزو کيشش تبه گردد
لباس سوکواران زان قبل پوشد همي
ترسا
ديوان ناصر خسرو
گر زي تو قول
ترسا
مجهول است
معروف نيست قول تو زي
ترسا
تذکرة الاوليا عطار
... نيستي ». جوان گفت: «
در
کاروان شما هيچ ستور نيست مرا از آن(؟) ...
آن
ترسا
در
حال مسلمان شد و آنجا مقام کرد و به کار مردانه برآمد ...
هفت اورنگ جامي
ميل زاغان به
بچه
خويش
از
بچه
طوطيان بود بيش
ديوان عرفي شيرازي
خصم و طرز سخن من؟
بچه
فهم و
بچه
درک
غير و نظم گهر من؟
بچه
برگ و
بچه
ساز
تذکرة الاوليا عطار
... تا بخورد. آن شب
ترسا
با حلال خود جمع شد. معروف کرخي
در
وجود آمد ...
... بردم و آن طبيب
ترسا
بود.
در
راه پيري نوراني نيکو روي خوش بوي، ...
... کسي را؟ که اگر
در
همين بماند، گو، خواه
ترسا
مير و خواه جهود». ...
کليله و دمنه
آورده اند که زاغي
در
کوه بر بالاي درختي خانه داشت ، و
در
آن ...
تذکرة الاوليا عطار
ترسا
گفت: «يکي معلوم شد». از آنجا بيرون آمد و رو به خانقاه شيخ ...
کليله و دمنه
چون فنزه بازآمد
بچه
خود را کشته ديد ، پرغم و رنجور گشت و
در
توجع ...
ديوان بيدل دهلوي
من بيدل از
در
عاجزي
بچه
سو روم بکجا رسم
همه سوست حکم بر و بر و همه جاست شور بيا بيا
ديوان حافظ
چو
حافظ
در
قناعت کوش و از دنيي دون بگذر
که يک جو منت دونان دو صد من زر نمي ارزد
گلستان سعدي
... ترا ملازمت شير
بچه
وجه اختيار افتاد. گفت: تا فضله صيدش ميخورم و ...
ديوان ابوسعيد ابوالخير
ترسا
بکليسياي گبرم بيني
ناقوس بدستي و بدستي دستش
جام جم اوحدي مراغي
همچو
ترسا
مباش سرگردان
رخ ز ثالث ثلاثه برگردان
شاهنامه فردوسي
وزيشان بسي نيز
ترسا
شدند
به زنار پيش سکوبا شدند
ز انطاکيه شاه لشکر براند
جهانديده
ترسا
نگهبان نشاند
به گفتار
ترسا
نگر نگروي
سخن گفتن ناسزا نشنوي
گذارم بدين مسيحا شوم
نگيرم بخوان واژ و
ترسا
شوم
ديوان خاقاني
زبان روغنينم زآتش آه
بسوزد چون دل قنديل
ترسا
ديوان سلمان ساوجي
پير ما، شارع مسجد، بگذاشت
راه، بر کوچه
ترسا
، انداخت
الهي نامه عطار
يکي
ترسا
کميتي تنگ بسته
بر آن زين مرصع برنشسته
ديوان فرخي سيستاني
تا نمازست مايه مؤمن
تا صليبست قبله
ترسا
ديوان مسعود سعد سلمان
دلم از نيستي چو
ترسا
نيست
تنم از عافيت هراسانيست
مثنوي معنوي
جهل
ترسا
بين امان انگيخته
زان خداوندي که گشت آويخته
ديوان ناصر خسرو
ايشان پيمبران و رفيقانند
چون دشمني تو بيهده
ترسا
را؟
همه برزگاران اويند يکسر
مسلمان و،
ترسا
که زنار دارد
کليله و دمنه
در
جمله شاه زاده را با
بچه
مرغ الفي تمام افتاد ، پيوسته با او ...
ديوان مسعود سعد سلمان
بچه
آفتاب تاباني
نايب آفتاب تابان باش
کليله و دمنه
و چهارم برزيگر
بچه
اي توانا ، با زور ، و
در
ابواب زراعت ، بصارتي ...
شگال پرسيد که :
بچه
طريق قدم
در
اين کار خواهي نهاد؟ گفت :مي خواهم ...
تذکرة الاوليا عطار
... حال بود؟». گفت: «
در
خاطرم آمد که
در
بغداد چندين بشر نام باشد: ...
کليله و دمنه
... ديگر جانب آن را
در
گذشته سابقه اي توان شناخت يا
در
مستقبل صورت ...
... الف گرفته است و
در
مقاسات شدايد خو کرده
در
اين حوادث زندگاني ...
... گفت: اي خواهر ،
در
سخن تو چگونه ريبت و شبهت تواند بود ، و
در
...
تذکرة الاوليا عطار
آن
حافظ
قرآن، آن واعظ اخوان، آن زاهد متمکن، آن عابد متدين، آن ...
... قبول کردي؟». و
در
خشم شد و آن
بچه
را بکشت و پاره پاره کرد) و هر ...
پيام مشرق اقبال لاهوري
ماهي
بچه
را سوز سخن چهره برافروخت
شاهين
بچه
خنديد و ز ساحل به هوا خاست
ديوان اوحدي مراغي
فکر کردم که بگويم:
بچه
ماني تو؟ وليکن
متحير نه چنانم که بدانم:
بچه
ماني؟
ديوان انوري
جادويي کردن جادو
بچه
آسان باشد
نبود بط
بچه
را اشنه دريا دشوار
آورد زري عماد رازي
بچه
را
تا بنمايد عمود رازي
بچه
را
رازي
بچه
هر شبي عمادالدين را
بردار کند چنان که غازي
بچه
را
صفحه قبل
1
...
6
7
8
9
10
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن