167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

کشکول شيخ بهايي

  • در آن صورت دوباره باز خواهي گشت
  • شاعري در وصف تب آلودي گفت:
  • از مولف در پاسخ صدارت پناه:
  • در وصف پيري از مخزن الاسرار نظامي:
  • شيخ مقتول در يکي از تأليفاتش گفت:
  • ابوفراس در وصف خويش گفته است:
  • از مولف، در پاسخ صدارت پناه:
  • ابن تعاويذي در هجاي قومي سروده است:
  • فصل در امثال و حکم عربي:
  • نابغه در اين معني گفته است:
  • کسي که در پي آرزو تازد، لغزد.
  • در قرآن، در دو مقام فاعل به معني مفعول آمده است يکي: در آيه ي ...
  • کمال اسماعيل در وصف يکي از يهوديان:
  • در احکام ستاره ي دنباله دار:
  • کمال اسماعيل را در شکايت از سرماست:
  • ديوان عطار

  • پادشاهان کون دربانند
    در سراپرده معظم عشق
  • در اين دريا يکي در است و ما مشتاق در او
    ولي کس کو که در جويد که جويانش نمي بينم
  • آتش مپرست تا نباشد
    در سوختنت گريفتاري
  • تذکرة الاوليا عطار

  • در بيايان فرو رفت. خيمه يي ديد، در وي پلاس پوشي نشسته. زر به وي ...
  • ... : «اگر دانمي که در نمي مانم در آن جهان، بگيرمي ». و روزي با يکي ...
  • و در زهد و عبادت قدمي راسخ داشت و همه عمر در توکل رفت و در انواع ...
  • وگفت: «ما در رضا به جايي رسيدم که اگر هفت طبقه دوزخ در چشم راست ...
  • و در طريقت بياني عالي داشت و در حقايق معتبر بود و در روايات و ...
  • ... فرشتگان را فرمود که در کرسيي نشانده به آسمان بريد تا در ميان ...
  • نقل است که يک روز در باديه ابراهيم خواص را گفت: «در چه کاري؟». ...
  • الهي نامه عطار

  • باستغنا ربوبيت ببايد
    وليکن در عبوديت ببايد
  • در معراج
    شبي آمد برش جبريل خرم
  • مظهر العجايب عطار

  • شمرند
    يک حکيمي بود دانا در جهان
  • جوهر الذات عطار

  • وليکن در نمودار شريعت
    جمالت آفتاب لايزالست
  • مجموعه آثار عطار

  • اميرالمؤمنين داناي سرها
    اميرالمؤمنين در جان هويدا
  • ديوان عراقي

  • در باديه بلا بماندم
    راهم ننمود رهنمايي
  • در گردن من آويز،صد گونه پريشاني
  • عشاقنامه عراقي

  • عاشقان در کمين معشوقند
    ساکنان زمين معشوقند
  • ديوان قاآني

  • تو در معموره امکان خداوندي پس از يزدان
    چو در رگ خون چو در تن جان روان حکم تو در اشيا
  • هست در چشمم عيان و هست در جسمم نهان
    هر چه در روي تو آب و هر چه در موي تو تاب
  • ديوان مسعود سعد سلمان

  • نزديک کردگار مکرم
    در پيش شهريار مقرب
  • پدرم خسرو سگابادي
    بگذرانيد عمر در شادي
  • ديوان فيض کاشاني

  • از روي او در آتشم از موي او در دود و آه
    از خوي او جان در بلا در عشق او زار است دل
  • گهي در خير و گه در شر گهي در نفع و گه در ضر
    گهي بر نور مي پويم گهي بر نار مي گردم
  • برسانم باوج عليين
    در عروج مراتب امکان
  • ديوان اشعار منصور حلاج

  • در شيوه دلبريست يکتا
    گيسوي معنبر دوتايش
  • ديوان شمس

  • در خار ليکن همچو گل در حبس وليکن همچو مل
    در آب و گل ليکن چو دل در شب وليکن چو سحر
  • چون صد هزار در در سمع و بصر تو داري
    يک دامني از آن در در کار کور و کر کن
  • از بس که بگشادي تو در در آهن و کوه و حجر
    چون مور شد دل رخنه جو در طشت و در پنگان تو
  • در عشق تو پاشکستگانند
    دارند اميد پرگشايي
  • ليلي و مجنون نظامي

  • دلداده هزار نازنينش
    در آرزوي گل انگبينش
  • موئي مپسند ناروائي
    در رونق کار پادشائي
  • هفت پيکر نظامي

  • مردمان در نظر نشاندندش
    بشر پرهيزگار خواندندش
  • شرف نامه نظامي

  • سرافکنده در پايه بندگي
    نمودش نشان پرستندگي
  • در آن داوريهاي بيگانگي
    نمودند بسيار مردانگي