167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان هاتف اصفهاني

  • همدم من مور و مار دام و ددم در کنار
    ديو ز من در فرار، غول ز من در حذر
  • امل در گريه هر جانب گذارد در هزيمت پا
    اجل در خنده از هر سو برون آرد سر از مکمن
  • کف جود تو در دامان خلق افشاند هر گوهر
    که دريا داشت در گنجينه يا کان داشت در مخزن
  • ديوان هلالي جغتايي

  • آن همه چين که در ابروي رقيبت ديدم
    کاش در زلف تو بودي، نه در ابروي رقيب
  • در صف خوبان تو در جولان و خلقي در فغان
    همچو آن شاهي که با خيل و سپاهي بگذرد
  • زهر در کامدم، در کوي تو همچون سگم راندي
    سگ کوي توام تا چند، يارب، در بدر گردم؟
  • ديوان عرفي شيرازي

  • ببين در صورتش تا آن جهان در اين جهان يابي
    ببين درمعنيش تا اين جهان در آن جهان بيني
  • چو در بيت الحرام آئي مزن تو طعنه بر عرفي
    که او در کعبه اسباب در ميخانه مي سازد
  • عمر در شعر بسر کرده و در باخته ام
    عمر در باخته را بار دگر باخته ام
  • کجا در دل گذارم ناله وصلش در نظر دارم
    کسي کين صيد بيند ناز کش در کيش کي ماند
  • باز ميخواهم که دل در دست و جان در آستين
    در ميان دلبران افتم بلائي خوش کنم
  • کليله و دمنه

  • وقت است اگر نوبت غم در گذرد
  • زبور عجم اقبال لاهوري

  • در انجمن شوق تپيدن دگر آموز
  • پيام مشرق اقبال لاهوري

  • در نشاط باغ کشمير نوشته شد
  • در جواب نظم هاينه موسوم به «سؤالات »
  • ديوان اوحدي مراغي

  • در خرابات عاشقان کوييست
    وندرو خانه پريروييست
  • ديوان انوري

  • در مرثيه مؤيدالدين
    هرکس اثري همي نمايد
  • ديوان بيدل دهلوي

  • در نسخه شبهه جدائي
    تصحيف حقيقت خدائيم
  • ديوان پروين اعتصامي

  • دهم آزردگانرا موميائي
    شوم در تيرگيها روشنائي
  • ببزم فرومايگان ايستادن
    نشستن بدريوزه در رهگذاري
  • او طائر بسته در حصار است
  • با ما و نه در ميان مائي
  • در پاي تو، هيچ مانده نيرو
  • شاهنامه فردوسي

  • در شارستانها بآهن ببست
    بانبوه انديشگان درنشست
  • ديوان خاقاني

  • خاقاني وار در خرابات
    موقوف امانت عظيميم
  • ديوان رهي معيري

  • چون زلف توام جانا
    در عين پريشاني
  • برگشته مژگان دارد
    گل در گريبان دارد
  • سيرم از زندگاني
    در بهار جواني
  • چو عاشقان در گلشن، باشد نغمه زن
  • ديوان سعدي

  • با لشکر غمزه تو در شهر
    ( . . . ) الامانست
  • گلستان سعدي

  • باد در سايه درختانش
    گسترانيده فرش بوقلمون
  • باب پنجم در عشق و جواني
  • باب ششم در ضعف و پيري
  • ملک در حال کنيزکي خوبروي پيشش فرستاد
  • جمشيد و خورشيد ساوجي

  • نواي ارغواني برکشيدند
    شراب ارغواني در کشيدند
  • رواقي آسماني برکشيده
    بساطي خسرواني در کشيده
  • ديوان سنايي

  • هست دل يکتا مجويش در دو گيتي زان که نيست
    در نه و در هشت و هفت و در شش و پنج و چهار
  • چون برون رفت از تو حرص آن گه در آمد در تو دين
    چون در آمد در تو دين آن گه برون شد اهرمن
  • تنت چون خاک در باد و زبان چون آب در آبان
    دلت چون باغ در آذر کفت چون ابر در بهمن
  • حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • در جمله آن صدر باقي بادا در جانبازي و دل نمودگي هيچ در باقي نکرد ...
  • زده صدره يحبهم خرگه
    در سراپرده يحبونه
  • ديوان سيف فرغاني

  • بنمود زدستي که مرا در سخنست
  • ديوان شاه نعمت الله ولي

  • قبله عاشقان سرمستان
    در خلوتسراي ما باشد
  • معني محمدي بديديم
    در صورت نازنين آدم
  • رندانه در شرابخانه
    بر جمله عاشقان گشوديم
  • بگشوده در شرابخانه
    مستانه صلاي عام داده
  • در آينه وجود سيد
    ديديم تجلي خدائي
  • کشکول شيخ بهايي

  • شيخ عطار را در منطق الطير است:
  • و نيز خيمه گاه را در پيچيده
  • اکنون در پهندشت حيرت تنها مانده ام