167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان اوحدي مراغي

  • توختايي بچه اي، در تو خطا نيست عجب
    کانچه بر راه صوابند خطا نيز کنند
  • از بيضه اين مرغان يک بچه نشد حاصل
    تا زقه اين زهرش در حوصله اندازم
  • ديوان انوري

  • روستايي بچه اي شهر بسوخت
    کس در اين فتنه نباشد خاموش
  • زاغ اگر بر نام تو در آشيان بيضه نهد
    زاغ را طاوس گردد بچه اندر آشيان
  • تو و نخبت که دام عزکما
    هر دو در حفظ حافظ اند و معين
  • ديوان بيدل دهلوي

  • چون سبحه اينقدر بچه اميد ميدود
    دل در رکاب اشک چکيدن خرام ما
  • دل و دستي نه بسته بچه غم در شکسته
    تو براهت نشسته گره اينست برکشا
  • شکست دل بچه تدبير گم شود (بيدل)
    هزار موج کمربسته در کمين حباب
  • هر جا مزيني است بحکم صلاح شرع
    در ريش محتسب بچه اش را نهاده است
  • عاشق بچه اميد زند فال تماشا
    در عالم نيرنگ تو تا جلوه نقابست
  • پرکاهيکه توان داد بباد اينجا نيست
    گاو در خرمن گردون بچه حاصل بستند
  • مجنون بکه دل بندد حسرت بچه پيوندد
    در کسوت عرياني اين پنبه نميباشد
  • (بيدل) بچه شوکت دهدم هستي موهوم
    عرض سرموئي که در انديشه ببالد
  • در رهن خلشهاي نفس فرصت هستيست
    تير تو کس از دل بچه آهنگ برارد
  • گر نه بعرض مدعا خاک در فنا شود
    (بيدل) نااميد ما رو بچه بارگه کند
  • در عشق تو ديگر بچه اميد توان زيست
    اي آينه لطف تو بر همان تغافل
  • آغوش حيرتم بچه تنگي گشوده اند
    در من شکسته است چو گردون حواليم
  • صف غيرت خموشي علمي نداشت در کار
    بچه سنگ خورد مينا که صدا بلند کردم
  • بچه دلخوشي نگريم زچه خرمي نسوزم
    که در انجمن چو شمعم زهمه جدا نشسته
  • در غيبت نيک و بند نقدست مکافاتت
    آخر بچه روي است اين کز پشت برون آري
  • در علم مطلق اينهمه چون و چرا نبود
    اي معني يقين بچه انشا رسيده ئي
  • ديوان حافظ

  • در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
    سرود زهره به رقص آورد مسيحا را
  • گفت حافظ آشنايان در مقام حيرتند
    دور نبود گر نشيند خسته و مسکين غريب
  • حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
    فکر معقول بفرما گل بي خار کجاست
  • نداي عشق تو ديشب در اندرون دادند
    فضاي سينه حافظ هنوز پر ز صداست