نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
مثنوي معنوي
باز راند اين سو بگو زوتر چه بود
که ز ميدان آن
بچه
گويم ربود
مادر آن پيل بچگان کين کشد
پيل
بچه
خواره را کيفر کشد
پيل
بچه
مي خوري اي پاره خوار
هم بر آرد خصم پيل از تو دمار
گرچه
حافظ
باشد و چست و فقيه
چشم روشن به وگر باشد سفيه
بچه
بيرون آر از بيضه نماز
سر مزن چون مرغ بي تعظيم و ساز
اي بسا عالم ز دانش بي نصيب
حافظ
علمست آنکس نه حبيب
آنکسي را کش خدا
حافظ
بود
مرغ و ماهي مر ورا حارس شود
بوي پيراهان يوسف را نديد
آنک
حافظ
بود و يعقوبش کشيد
شه
بچه
شد عاشق کمپير زشت
تا عروس و آن عروسي را بهشت
يا به سوي آن که او آن حفظ يافت
گر نتاني سوي آن
حافظ
شتافت
ناگهان آواز سگ بچگان شنيد
سگ
بچه
اندر شکم بد ناپديد
بس عجب آمد ورا آن بانگها
سگ
بچه
اندر شکم چون زد ندا
سگ
بچه
اندر شکم ناله کنان
هيچ کس ديدست اين اندر جهان
آن چنان که مادري دل برده اي
پيش گور
بچه
نومرده اي
مر پدر را گويد آن مادر جهار
که ز مکتب
بچه
ام شد بس نزار
از جز تو گر بدي اين
بچه
ام
اين فشار آن زن بگفتي نيز هم
آن ترش رويي مادر يا پدر
حافظ
فرزند شد از هر ضرر
کي گذارد
حافظ
اندر اکتناف
که کسي چيزي ربايد از گزاف
جان اين سه شه
بچه
هم گرد چين
هم چو مرغان گشته هر سو دانه چين
تو نه اي زينجا غريب و منکري
راستي گو تا
بچه
مکر اندري
ديوان شمس
شه
بچه
اي بايد کو مشتري لعل بود
نادره اي بايد کو بهر تو غمخواره شود
روستايي
بچه
اي هست درون بازار
دغلي لاف زني سخره کني بس عيار
به خدا طوطي و طوطي
بچه
ام
جز سوي تنگ شکر مي نروم
گفت گل راز من اندرخور طفلان نبود
بچه
را ابجد و هوز به و حطي کلمن
طوطي و طوطي
بچه
اي قند به صد ناز خوري
از شکرستان ازل آمده اي بازپري
صفحه قبل
1
...
50
51
52
53
54
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن