167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

جوهر الذات عطار

  • توئي در کوه جان و دل سماعيل
    که هستي در نمود عشق تهليل
  • زبان در فشان تو مريزاد
    بجز در از زبان تو مريزاد
  • چو در معراج جان سيار هستي
    عيان در ديدن راز الستي
  • جمال دوست در پرده نهانست
    يقين در ديد واصل بيگمان ست
  • جمال بي نشان چون در درونست
    کسي داند که در گرداب خونست
  • ز قول شرع مردستم من از پيش
    نه با خويشم نه در کفرم نه در کيش
  • سپردم راه حق در زندگاني
    ز جسم وجان شدم در دوست فاني
  • سپردم راه حق در جان و در دل
    ز حق بگشاده ام هر راز مشکل
  • خدا را يافتم در جان حقيقت
    که بسپردم طريقت در شريعت
  • خدا را يافتم در لامکان باز
    چو ديدم عين جان در کن فکان باز
  • خدا را يافتم در عين تحقيق
    مرا بد در جهان اين ديد توفيق
  • خدا را يافتم در عرش اعظم
    نموده عکس او در جمله عالم
  • خدا را يافتم در کوکبان من
    نموداري شده در آسمان من
  • خدا را يافتم در عين آتش
    نمودت جان شده در عشق ذاتش
  • خدا را يافتم در بحر اعظم
    نموده عکس او در جمله عالم
  • قدم را در نهاد جان نهادي
    در معني به يک ره برگشادي
  • ترا بنمود بيخود در خودي روي
    از او هم در حقيقت ديد او جوي
  • در آخر درد ما درمان شود نيز
    در آخر جان ما جانان شود نيز
  • نمود عقل بر تقدير گفتست
    ولي در عشق در راز سفتست
  • همه در عشق حيرانند و مدهوش
    همه در عشق مي باشند خاموش
  • همه در عشق مستند و نه هشيار
    همه در نقطه اندر عين پرگار
  • دو عالم جمله در گفتار عشقند
    همه در پرده پندار عشقند
  • دو آئينه است عشق و دل الهي
    در او بنموده خود را در کماهي
  • دو آئينه است هر دو در يکي بين
    نمود هر دو در خود بيشکي بين
  • رخ جانان در اين آئينه بنگر
    تو داري آينه اي دوست در خور