167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
هفت اورنگ جامي
رخ در رخ ديگران ستادي
چون چشم بدم ز در براندند
در سجع لطايفش مهيا
در قطع امور ملک شمشير
در بند وي آهويي فتاده
زآلام فراق در شکايت
در آتش اشتياق چوني
در نکته شعر سحر سازي
روي در قبله جاويد کند
در سفر ايمني راهت ازوست
حقه در خوشابش لعل ناب
در تمناي غنيمت يابيي
در هنر خويش سبک دستيش
غاليه در جيب جهان ريخته
نهد در پنجه گرگ درنده
صفاي زندگاني نيست در عشق
گذشتش عمر در مانع گدازي
ديوان هاتف اصفهاني
در آرزوي شکنج دامت
شاه و درويش هلالي جغتايي
پسران در حسب برابر هم
نيست جز در کنار دريايي
در ميان ستاره ها ماهي
همچو کشتي فتاده در گرداب
رخنه در لشکر ستيز افتاد
ديوان عرفي شيرازي
چيندو در گلو در اندازد
باز در بطن ما در اندازد
در ثنايت عنان در اندازد
تا بمژگان نشسته در خون باد
درياي محيط در تيمم
بر افروز در کعبه آتشکده
در کارگه خيال باشد
اخلاق الاشراف عبيد زاکاني
در پيغمبري زند عادل
ديوان امير خسرو
بيهوشيي ز رويش در مرد و زن در آيد
او در غم امروز من، من در غم فرداي او
ديوان انوري
در بذل شرم خورده از او ابر در بهار
ديوان بيدل دهلوي
در غمت از حلقه دارد ديده بيدار در
ديوان پروين اعتصامي
ديوان خواجوي کرماني
مهر تو در جان من گنج بود در خراب
گر در مسجد نبندي سگ بمسجد در شود
رخش رخشنده در برقع چو آتش در نقاب از مي
مطربان در شور و ما در هاي و هوي
ديوان رهي معيري
مهر در آئينه، يا آتش در آب افتاده است؟
گلستان سعدي
ديوان سلمان ساوجي
تو گويي مشتري در قوس و خورشيد ست در جوزا