نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
مجموعه آثار عطار
درون پرده دل راز دارد
در
رحمت برويم باز دارد
پس آنگاهي بنورش محو ماني
بماني
در
بقايش جاوداني
بشو غواص درياي معاني
کزين معني
در
اسرار داني
شوي درياچه
در
دريا نشيني
بجز دريا دگر چيزي نبيني
هميشه تا ابد
در
جهل ماني
روي اندر جحيم جاوداني
ازين کشتي اگر تو باز ماني
بماني
در
عذاب جاوداني
عوام الناس بس
در
دين زبونند
بدرياي جهالت سرنگونند
عوام الناس را احوال مشکل
عوام الناس راپايست
در
گل
عوام الناس اين معني ندانند
عوام الناس
در
دعوي بمانند
بنور او بيابي زندگاني
بماني
در
بقاي جاوداني
تمام اوليا اسرار بينند
بمعني روشني
در
راه دينند
تو دين مصطفي تغيير دادي
بدرياي ضلالت
در
فتادي
گهي با يوسف مصري بچاهي
گهي
در
مصر عزت پادشاهي
که تا يابي حيات زندگاني
بماني تا ابد
در
جاوداني
شنيدستم ز دانايان اسرار
که
در
جنگ احد سلطان کرار
اميرالمؤمنين را گر بداني
بيابي
در
حقيقت کامراني
بنورش راهبر شو
در
معاني
که تا اسرار يزداني بداني
ازو گردي معلم
در
معاني
طريق علم يزداني بداني
ترا او
در
مقام حق رساند
بسوي وحدت مطلق رساند
ميان عارفان عشق
در
کار
زهي سوداي روح افزاي عطار
مرفه انبيا
در
زير جاهش
مشرف اوليا از خاک راهش
وگرنه هيچکس را
در
پذيرد
وجود ذره عالم بگيرد
بنفيش اهل کفر اندر حجيمند
باثباتش محبان
در
نعيمند
هر آنکس کو نگهدارد امانت
بجاي آوردن حق
در
ديانت
فرو هرگز نيايد از عمارت
نگنجد شرح وصفش
در
عبارت
نباشد کار درويشان بترتيب
کند هر گونه
در
گفت ترکيب
چو گشتي مستعد اين سعادت
مکن تقصير
در
عين عبادت
در
آن چاه طبيعت ار بماني
شود يکباره تلخت زندگاني
يکايک را مرتب
در
نوشتن
بهمت از همه اندر گذشتن
شفيعت خصم گردد
در
قيامت
ندارد سود آنگاهي ندامت
بود انکار ايشان عين خذلان
مبادا هيچکس
در
شين خذلان
خلافي نيست ايجان
در
مناجات
ميان رهروان اندر مقامات
نماندش قوتي
در
آخر کار
ببايد بست بر فتراک ناچار
چو
در
بند خودي افتاده بنده
شود گوش مرادش نشنونده
جمال معنيش منظور ايشان
شده از نيستي
در
خاک راهش
چو معراج نماز آغاز گردي
در
آنساعت هزاران ناز کردي
بصورت آدمي بسيار باشند
که
در
محشر سزاي نار باشند
زيادت آنکه ايشان گوش دارند
مراد خويش
در
آغوش دارند
بماني
در
خيالات هوائي
بعمر اندر نيابي زو روائي
در
آنمدت که آنخواهي برآورد
بکم خوردن ترا بايد سرآورد
بود معزول از سمع حقيقت
نباشد
در
صف جمع طريقت
بلي ذوقيست
در
گفتن هوائي
نداند اين بجز مرد خدائي
در
آنحضرت برآيد جمله کامش
برند از زمره احباب نامش
چو بربستم
در
فرزانگي من
بگويم رمزي از ديوانگي من
بر اسرار شريعت ده وقوفم
مکن موقوف يکسر
در
حروفم
مگردانم مقيد
در
خيالات
بفضل خود رسان جانم بحالات
اي وصالت رهنماي سالکان
اي وصالت
در
گشاي طالبان
سر بي سرنامه راپيدا کنم
عاشقان را
در
جهان شيداکنم
وان نموده سر اسرار قدم
آوريده
در
معني از عدم
عارفان اين معرفت دريافتند
سالکان مرکب
در
اين ره تاختند
صفحه قبل
1
...
495
496
497
498
499
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن