167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.

مظهر العجايب عطار

  • گر به صورت در دو مظهر جلوه کرد
    مظهر ما در دو عالم هست فرد
  • در درون خود آتش شوقش بود
    در ميان جان من ذوقش بود
  • اي تو غافل از درون و از برون
    خود در افتادي در اين چه سرنگون
  • چون که علمت يافت حق را در عيان
    دان که حق با تست در معني نهان
  • در هدايت معني ايشان يکي است
    کور آن کورا در اين معني شکي است
  • پس نظر کرد آدم معني در آن
    ديد نور عالم معني در آن
  • علم معني در طريقت راست بود
    در نهان سر حقيقت را نمود
  • علم معني در دلم معني شکافت
    بعد از آن در مظهر انسان بتافت
  • علم معني دان و رفض او مبين
    زآن که دارد در حق را در نگين
  • از عرق در مرگ رو انديشه کن
    در معانيها عبادت پيشه کن
  • سينه ات از حيله و شر پر بود
    در خيالت آن که آن پر در بود
  • جوهر ذاتم تو را انسان کند
    در معاني همچو در غلطان کند
  • خوان انعام تو باشد در خورم
    سر سوداي تو باشد در سرم
  • من تو را راهي نمايم در علن
    تا تو بيني شاه خود در خويشتن
  • رو تو اين راه و بيا در کوي او
    تا به بيني در معاني روي او
  • من در اين مدت ز تو غافل بدم
    بلکه خود در علم دين جاهل بدم
  • پيش ما باشد معاني در بيان
    پيش ما باشد نهاني در عيان
  • رشته ما سلسله در سلسله است
    رشته ما قافله در قافله است
  • در زمان او همه اهل علوم
    شادمان بودند در هر مرز و بوم
  • هيچکس در ملک او غمگين نبود
    زآن که لطفش عام گشته در وجود
  • در دل او ميل دنيا هيچ نيست
    در سرش از آرزوها هيچ نيست
  • شاه عاجز گشت در احوال او
    ماند سرگردان عجب در حال او
  • تو ز گفت خود شدي در دام و بند
    از سخن گفتن فتادي در کمند
  • هست خاموشي همه در ملک دوست
    گفته عطار در معني نکو ست
  • هست خاموشي عدم اندر عدم
    رو در آ در وادي او همچو يم