167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

مظهر العجايب عطار

  • هر چه آيد از زبانت در بود
    گوشم از در معاني پر بود
  • در ميانه جمع درويشان بدند
    جمله در اسرار حق پنهان بدند
  • شيخ در نزد خليفه شد روان
    در عقب رفتند جمعي مردمان
  • پس به او احوال را گفت او تمام
    در برون در ستاده خاص و عام
  • در ره دين ذکر حق را کن نثار
    تخم حب مرتضي در دل بکار
  • گر تو باشي همچو ايشان در روش
    ور بيابي در طريقت پرورش
  • يا ابو عثمان حيري در حرم
    در طريق عشق باشي محترم
  • ورشوي در رتبه چون شيخ کبير
    در ميان اهل عرفان بي نظير
  • همچو ايشان باش در دين پايدار
    تخم ايمان در زمين دل به کار
  • هرکه در راه ولايت انور است
    او به شهر دين احمد چون در است
  • هرکه در راه علي ره دان شده
    در ميان جان ما ايمان شده
  • هرکه در راه علي دارد قدم
    هست در دار بهشت او محترم
  • من به ديدم ديد او در خويشتن
    زآن به نالم همچو بلبل در چمن
  • من چه گويم من چه دانم من که ام
    در شنيدن در سخن گفتن که ام
  • در تصوف او بسي در سفته بود
    سي کتاب اندر تصوف گفته بود
  • اي به صورت سيب و در معني چو نور
    کرده اسرار خدا در تو ظهور
  • در حقيقت واصل اندر راه حق
    از تو در عالم نبرده کس سبق
  • همچو من در شرع و در دينش بکوش
    تا بيايي از همه مستي به هوش
  • رو تو در خرقه خدا را کن طلب
    وآنگهي دم در کش و نه لب بلب
  • يک محب را گوي تا فرمان برد
    در ميان داش خانه در شود
  • رو چو منصور و صفا بين در صفا
    تا رسي در وادي رب العلا
  • در جهان بسيار معنا گفته اند
    در اسرار معاني سفته اند
  • قال را در درس مان و حال گير
    تا شوي واصل تو در عرفان پير
  • عشق گفته با محمد در شهود
    در نهان و آشکارا هرچه بود
  • من در اين خانه يکي دارم نهان
    خود يکي شد آشکارا در جهان